انجمن علمی دانشجویی ریاضی دانشگاه یزد

دانشکده‌ی ریاضی - دانشگاه یزد

انجمن علمی دانشجویی ریاضی دانشگاه یزد

دانشکده‌ی ریاضی - دانشگاه یزد

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نوابیغ

سلام

یادم هست حدود 12 سال قبل که در دبیرخانه کشوری ریاضیات عضو بودم، گفتند که دختر خانمی که فکر کنم سال سوم دبیرستان رشته ریاضی از آذربایجان بود، به اتفاق خانواده اومدند که فرمولی که مریم (اسم اون دختره) کشف کرده را ثبت کنند. برای همین دلیل، او و خانواده اش را به من ارجاع دادند. من هم گفتم که برو پا تخته، بگو ببینم چی کشف کردی؟! تا اونجایی که یادم هست ایشون یک روشی را برای ضرب عدد n رقمی در n رقمی پیدا کرده بود که به نظر درست می اومد و حتی دبیران و برخی از اساتید شهرشون بهش گفته بودند که آره کشفه جالبیه!! من بعد از 2-3 دقیقه فکر کردن، فهمیدم که ای بابا، اینکه از فلان قضیه نطریه اعداد به دست میاد. موندم چی بگم. آخه اولش که به باباش گفتم بعیده کشف موضوعی جدید باشه، نزدیک بود کتکم بزنه!!! و گفت همین شماهایید که استعداد و عمر جوانان را به هدر می دهید!! این شد که خیلی مودبانه گفتم، مریم خانم، من شما را تحسین می کنم و به خاطر این علاقمندی، میگم که بهتون جایزه ای بدن، اما راستش، روش شما تکراری است و معادل فلان روش در فلان منبع می باشد!! چشمتون روز بد نبینه، افتاد به گریه، باباشم که این صحنه رو دید، باز می خواست منو بزنه!!!!! بالاخره متقاعد شدند و با گرفتن یک جایزه! رفتند و من سالم از جلسه اومدم بیرون!!!

اینا رو گفتم که شبیه اینجور موارد کم نداشتم!! راستش تازگیها هم یکی پیدا شده (این دفعه از فارس) که ادعا میکنه حدس گلدباخ رو حل کرده! اونم الان پیش دانشگاهی است. دبیرش اورده مقاله اش رو من ببینم!! خوشبختانه اون لحظه که اومدن تو اتاقم دانشجوی دکتری ام پهلوم بود. دادم به ایشون بخونه! ایشون هم همون تو خط اول قضیه ای که ادعا داشت، اشکال گرفت در حد تیم ملی!! فهمیدیم که خودش و نه معلمش هنوز اصل استقرا رو بلد نیستند درست به کار ببرند!!!!! هنوز هم نتونستم ایشون رو متقاعد کنم که بابا آخرین خبر حدس گلدباخ رو ما تو خبرنامه انجمن ریاضی ایران اوردیم ولی ول کن ماجرا نیست و اونطوری که پشت تلفن صحبت میکرد، فهمیدم که نگرانه من مقاله اش رو بدزدم!!!!!!!!!! راستش امروز هم ازم خواسته یک سری ژورنال آی اس آی!! بهش معرفی کنم. حتما میخواد نتایجش رو چاپ کنه!!!!!!

خدایا چه میشه کرد! این شد که مجبور شدم بازم مقاله "نوابیغ" را در لینک زیر بگذارم تا انشا... خوانندگان بیشتری آنرا مطالعه کنند و اشاا... کمتر از این موارد را ببینیم. البته ناگفته نمونه، یکی از دلایل این ماجراها، کم سوادی معلمان و دبیران و نداشتن علاقه و مطالعه بروز آنها هم هست. خدا کند روزی بیاید که هر کس که عاشق است معلم شود. میدونید یاد چی افتادم: پروفسور حسابی در درسی که اکثر شاگردهاش معلمان علوم راهنمایی بودند و میخواستند لیسانس فیزیک بگیرند، تدریس میکرده. یه بار شاگردی میگه که استاد! چرا اینقدر به ما سخت میگیرید؟!! ما که نمی خواهیم اتم بشکافیم، فقط میخواهیم علوم راهنمایی درس بدیم! استاد میگه شاید تو نخوای اتم کشف کنی ولی شاید شاگردی داشته باشی که بخواد این کارو انجام بده!!! 

مقاله نوابیغ

---------------------------------------------

به نقل قول وبلاگ دکتر سعید علیخانی عضو هیئت علمی دانشکده‌ی ریاضی دانشگاه یزد

  • میلاد رجبیان